نشست کتابخوانی با محوریت کتاب جلوتر از عقربه ها حرکت کن
با هدف گسترش فرهنگ کتابخوانی میان دانشجویان، نشست و مسابقه کتابخوانی با محوریت تحلیل کتاب " جلوتر از عقربه ها حرکت کن "به همت بنیاد نخبگان استان و با همکاری دانشگاه کوثر برگزار شد.
در این نشست که به مدت دو ساعت و با حضور جمعی از کتاب خوانان در این نشست آقای مهندس رضا باغدار کارشناس مسئول گروه کارآفرینی و ارتباط با صنعت دانشگاه، در محل مرکز نوآوری دانشگاه کوثر، به بررسی کتاب " جلوتر از عقربه ها حرکت کن " پرداخت. وی گفت: این کتاب روایت یک سردار اقتصادی است. سرداری که برای رسیدن به آنچه که عزت ایرانی و اسلامی را سرپا بلند نگه دارد، جانش را در کف دست میگذارد. این کتاب میتواند برای دانشجوها، مدیران اقتصادی و فرهنگی، اساتید دانشگاه، شرکتهای صنعتی نه فقط جذاب که حتی میتواند نقطه عطفی باشد در پرشتابتر شدن حرکت رو به جلویشان. شاید مخاطب کتاب در نگاه اول به این فکر بیفتد که این کتاب هم مانند هزاران عنوان کتابی که در کتابفروشیها عرضه میشود، قصد دارد راههای موفقیت را به عنوان یک فرمول جادویی به آنها آموزش دهد. کتابهای پر رنگ و لعاب و مشتریپسندی که در قفسه کتابفروشیها به مخاطب چشمک میزنند و لابد میگویند: دوست عزیز! رمز خوشبختی و موفقیت تو در دستان من است!
وی ادامه داد: این کتاب تلاش دارد داستان یکی از جوانان این کشور را پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه روایت کند؛ در برههای که او به دنبال ایجاد یک شغل است و با مسیر پر فراز و نشیبی روبرو است. شخصیت اصلی داستان تلاش دارد با وجود همه سنگلاخهایی که در این مسیر قرار دارد، با توجه به روایات اهل بیت(ع) و توصیه رهبر انقلاب، یک کاری کند که رنگ و بوی ایرانی داشته باشد: «سنگفرش هر خیابان ...، قورباغهات را قورت بده ...، ولی همیشه کتاب را که میبستم، حس میکردم خب، حالا باید چه کار کنم؟ انگار یک فیلم دیده باشم درباره ژاپن یا آلمان. خب، بعدش؟ اینجا که کره و ژاپن نبود. آلمان و فرانسه نبود. این راهها و روشها، این حرفها مال فرهنگ آنها بود. همین شد که خیلی از همان بچهها بعدها حس کردند این روشها را در ایران نمیشود اجرا کرد. حس کردند در ایران چنین موفقیتی در انتظارشان نیست. بعد چمدانهایشان را بستند، مدارکشان را جمع کردند و رفتند یک سوی دیگر. چندتایی کانادا، چندتایی انگلستان، ایتالیا، سوئد، آلمان، ژاپن. حق هم داشتند. با آن تعریفی که توی آن کتابها از موفقیت آمده بود، کانادا و انگلستان و چنین کشورهایی جای بهتری بودند برای موفق شدن». نویسنده با کمک راوی نشان میدهد که اگر انسان در هر کاری که میکند و هر قدمی که برمیدارد، خدا را در نظر نگیرد، به موفقیت واقعی دست نخواهد یافت. نویسنده با استفاده از ابزارهای و تکنیکهای داستاننویسی، با بیانی غیر مستقیم این موضوع را به مخاطب خود گوشزد میکند. از این منظر، شخصیتپردازی کتاب با کمک بهره بردن از فضاسازی، گفتوگو و ... به خوبی انجام شده تا مخاطب را با خود همراه کند.
در انتها با اهدا این کتاب به 40 نفر و با یک فرصت دوهفته ای، مسابقه کتابخوانی نیز برگزار شد که به سه نفر برتر هدایایی اهدا شد.
نظر دهید