نشست کتابخوانی با محوریت کتاب پدر پولدار پدر بی پول
با هدف گسترش فرهنگ کتابخوانی در مناطق کمتربرخوردار، نشستی با محوریت تحلیل کتاب " پدر پولدار پدر بی پول "به همت بنیاد نخبگان استان و با همکاری مرکز رشد و روستای خلاق شیروان و دانشگاه بجنورد برگزار شد.
در این نشست که به مدت دو ساعت و با حضور جمعی از کتاب خوانان و دانش آموزان برتر مناطق کمتربرخوردار برگزار شد، مهندس رضا باغدار، کارشناس مسئول گروه کارآفرینی و ارتباط با صنعت دانشگاه بجنورد، به معرفی این کتاب پرداخت. مهمترین موارد ذکر شده در نشست به شرح زیر است:
باغدار کارگاه را با این جمله شروع کرد: رای ثروتمندشدن نیاز به درآمد بالایی ندارید.
وی ادامه داد ۵ ایدۀ بزرگ از این کتاب را میتوان به طور خلاصه موارد زیر دانست:
فقیران و طبقه متوسط برای پول کار میکنند و در عوض، پول برای ثروتمندان کار میکند.
مقدار پولی که به دست میآورید هیچ اهمیتی ندارد، بلکه پولی که ذخیره میکنید اهمیت دارد.
ثروتمندان در حال جمعآوری دارایی هستند و افراد ضعیف و فقیر در حال جمعکردن تعهدها و قسطهایی که به خیال خودشان دارایی است.
استعداد مالی همان چیزی است که با آن میتوانید پول بیشتری ذخیره کنید، چگونه مدت بیشتری آن را نگه دارید و چگونه مانع شوید که دیگران آن را از چنگتان درآورند.
قدرتمندترین دارایی همۀ ما، ذهن ماست.
سپس به تحلیل و بررسی درسهای آموزنده کتاب پرداخته شد:
- - مقدار پولی که درمیآورید هیچ ارزشی ندارد، بلکه مقدار پولی که ذخیره میکنید ارزشمند است:
یکی از ارزشمندترین اظهارات و درسهای کتاب پدر پولدار پدر بی پول مربوط به این درس است که شما باید تفاوت بین دارایی و بدهی را بدانید و به دنبال خریدن دارایی باشید نه بدهی.
- - افراد فقیر و طبقه متوسط همواره دنبال پول میدوند و پول دنبال ثروتمندان:
“برو مدرسه، خیلی درس بخوان، شغل خوبی پیدا کن ”. ما هنوز هم این شعار را درس میدهیم، اگرچه توصیه منسوخی است که ریشه در تفکرات گذشته والدینمان دارد. در آن دوران، احتمالاً میتوانستید به محض فارغ التحصیلی شغلی پیدا کنید، دهها سال برای همان شرکت کار کنید و با حقوق بازنشستگی راحت بازنشسته شوید. امروزه این دیگر روش تضمینی برای رهایی همیشگی از مشکلات مالی یا فقر نیست.
- - این افراد باهوش نیستند که به جلو قدم برمیدارند، بلکه افراد جسور هستند:
بیشتر ما فکر میکنیم که برای کسب ثروت فقط کافی است با استعداد و توانمند باشیم. ولی درواقع، دنیا پر از چنین آدمهایی است و بیشترشان فقیر هستند. کمبود آنها در هوش مالی است، استعداد جامعی برای موضوعات مالی مثل حسابداری، سرمایهگذاری و این جور موارد. متأسفانه ما بدون این هوش تربیت میشویم.
- - کسب و کارها بزرگ ترین راز ثروتمندان هستند:
خیلیها فکر میکنند که کسب و کار و شغلشان باید یکی باشد. ولی در زمینه وضعیت مالی شخصی، فرقی وجود دارد. شغل شما آن کاری است که هفتهای ۴۰ ساعت انجام میدهید تا پول قبضها را بدهید، خواربار بخرید و سایر هزینههای زندگی را بپردازید. معمولاً عنوان خاصی مثل «صاحب رستوران» یا «فروشنده» به شما میدهد. از طرف دیگر، کسب و کارتان آن چیزی است که برایش وقت و پول میگذارید تا به افزایش داراییهایتان کمک کند. چون شغل تنها هزینههایتان را پوشش میدهد، بعید است که به تنهایی این شما را ثروتمند کند. برای کسب ثروت، باید در حین کار کردن، کسب و کاری هم راه بیندازید.
- - افراد ثروتمند روی ستونهای داراییشان تمرکز میکنند و افراد فقیر روی ستونهای درآمدشان:
تمام این بخش از کتاب پدر پولدار پدر بی پول اشاره به این نکته دارد که با حفظ شغلی که در آن هستید، هرچه زودتر به فکر سرمایهگذاری و کسب دارایی باشید. شما هرچه زودتر باید بدهیها را حذف کنید، هزینهها را پایین نگه دارید و برای جمعآوری داراییها بهسرعت شروع به کار کنید. عادت ثروتمندان این است که ابتدا مشغول ساخت ستون داراییهای خود میشوند و سپس از درآمدهای زیاد ناشی از این ستون دارایی، تجملات زندگیشان را میسازند.
- - افرادی که همیشه در حال جلوگیری از شکست هستند، مانع موفقیت هم میشوند:
جالب است بدانید بیشتر افراد ثروتمند تنها به دلیل برخی از شکستهایی که در زندگی داشتهاند، به این نقطه رسیدهاند. اگر این شکستها نبودند، شاید این موفقیتها هم برای آنها رقم نمیخورد.
باغدار در پایان گفت: کتاب پدر پولدار پدر بی پول به ما میگوید چون در مدرسه به ما هوش مالی آموزش ندادهاند، خودمان باید این ویژگی را در خودمان ایجاد کنیم. تنها زمانی احتمال کسب ثروت یا استقلال مالی بالا میرود که هوش مالی بالا و ذهنیت قوی و جاه طلبی در پشت آن داشته باشیم. در آخر، هرچه روی ذهنتان سرمایه گذاری کنید برایتان موفقیت آفرین خواهد بود، زیرا ذهن مهمترین داراییتان در هر شرایط مالی است.
در پایان نیز جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.